نیمه پنهان جنگ/ ناگفته‌ها از بانویی که همپای مردان از خاک وطن دفاع کرد+فیلم

صحنه جنگ از میدان‌های سخت اجتماع است که بانوان در عرصه پشتیبانی، پرستاری و حتی به فراخور ضرورت در نبرد با دشمن نقش بی‌بدیل و تأثیرگذاری انکارناپذیری داشتند.

به گزارش مشرق، فرهنگ ایرانی اسلامی در زندان ظلمانی طاغوت اسیر و مغفول مانده بود تا این‌که انفجار نور انقلاب اسلامی دیوارهای ظلم را فروریخت و شعاع فرهنگ اسلام ناب بر ایران تابید و دفاع مقدس دروازه صادرات این فرهنگ به دنیا شد.

دفاع مقدس تجلی‌گاه فرهنگ ایران اسلامی شد و به مانند نمایشگاهی، همه زیبایی‌های انقلاب اسلامی ایران را نمایش گذاشت، از ایثار، فداکاری، مادری، انسان‌دوستی، پاکدستی و مسؤولیت‌پذیری تا ولایت‌مداری و شهادت که جایگاه زن و نگاه انقلاب اسلامی به او و همچنین نقش زنان در رویدادهای اجتماعی از نقاط برجسته و درخشان این نمایشگاه است.

قطعاً صحنه جنگ از میدان‌های سخت و طاقت‌فرسای اجتماع است که بانوان در عرصه پشتیبانی، پرستاری و حتی به فراخور ضرورت، در نبرد و مبارزه رودررو با دشمن نقش بی‌بدیل و تأثیرگذاری انکارناپذیری داشته‌اند که در همین راستا به گفت‌وگو با فاطمه حاج‌باقری، از بانوان فعال اصفهانی در دفاع مقدس پرداخته‌ایم تا جنگ را از زاویه دید دختری دبیرستانی بخوانیم و بدانیم.

از مدرسه تا جبهه کردستان

نیمه پنهان جنگ/ ناگفته‌ها از بانویی که همپای مردان از خاک وطن دفاع کرد+فیلم

فاطمه حاج‌باقری صحبتش را با چگونگی شروع فعالیت خود در دوران دفاع مقدس آغاز کرده و اظهار می‌کند: از زمانی که انقلاب شد در انجمن‌های اسلامی مدارس فعالیت می‌کردم و استعداد ویژه‌ای در فعالیت‌های فرهنگی داشتم و زمانی که جنگ شد از نخستین کسانی بودیم که در دوره‌های امدادگری و هلال احمر سپاه و بسیج شرکت کردیم و این آمادگی را داشتیم که هم در پشت جبهه و هم در خود جبهه شرکت کنیم‌.

بانوی رزمنده دفاع مقدس ادامه می‌دهد: سال سوم دبیرستان یعنی زمان گرفتن دیپلم وقتی که دیدم جبهه‌ها نیاز دارند، در اردیبهشت‌ماه درسم را کنار گذاشتم زیرا برایم حضور در جبهه‌ها اهمیت بیش‌تری داشت تا درس که یک مسأله شخصی بود و همین امر باعث شد عازم منطقه کردستان و ایلام شدم.

وی در ادامه صحبت‌هایش در خصوص اینکه خانواده در دوران مجردی چگونه اجازه اعزام او به جبهه را داده‌اند، بیان کرد: از نظر من در چنین مسائلی رابطه الهی احتیاج است و اگر این رابطه وصل شد و از خدا خواستیم غیرممکن است که خدا کمک نکند، من هم یک هفته قبل از اعزام زمینه را برای پدر و مادرم چیده بودم.

از بانویی که قبل از برادرانش به جبهه رفت تا شرط خواستگاری

حاج‌باقری افزود: خانواده‌ام محال بود اجازه حضور من را بدهند حتی برادرانم هم هنوز نرفته بودند و من با توضیح اینکه پشت جبهه هستیم و آسیب نمی‌بینیم، آن شب در دعای کمیل حاج آقا پرورش که شور و حال خاص خودش را داشت شرکت کردم و از خدا خواستم که پدر و مادرم راضی شوند و فردا صبح هم امضا کردند و من را در هلال احمر بدرقه کردند و بعد از ۱۵ روز برگشتم.

این بانوی پرستار دفاع مقدس با بیان اینکه خوشحالی را حس می‌کردم، تصریح کرد: به دلیل سابقه‌ام در بیمارستان چمران می‌دانستم می‌توانم باری از روی دوش پرستاران بردارم و به دلیل همین احساس شعف و مفید بودن این کار ارزشمند را انجام دادم، پس از بار اول هم دوره‌های ۳ ماهه به مدت ۷ سال در پشت جبهه بودم و در این بین به هر خواستگاری که داشتم می‌گفتم که باید به کردستان بروم و آخر هم با همسرم کردستان بودیم.

وی عنوان کرد: دلیل تأکید من روی منطقه کردستان، حساسیت منطقه در آن دوران بود که در واقع داشتند مردم کرد را از انقلاب جدا می‌کردند و تلاش می‌کردند کردستان را به عنوان کشوری جدا معرفی کنند و به ما گفتند هر رزمنده‌ای که قدمی در کردستان بردارد ارزش آن چندین برابر این است که در مکان‌های دیگر باشد، نحوه جنگ در کردستان متفاوت بود در جبهه‌های دیگر دشمن دقیقاً در مقابل بود و قابل مشاهده ولی در کردستان در کنار یکدیگر بودید.

گام‌های استوارشیرزنانی که در کردستان دوشادوش مردان برای دفاع از کشور قدم برداشتند

نیمه پنهان جنگ/ ناگفته‌ها از بانویی که همپای مردان از خاک وطن دفاع کرد+فیلم

حاج‌باقری تأکید می‌کند: حضور خانم‌ها در اصفهان بیشتر به صورت کمک برای تدارکات لازم جبهه بود و خانم‌ها به صورت خودجوش در حسینه‌ها و مدارس لباس می‌دوختند و غذا درست می‌کردند اما در جبهه‌های پشت مرزی مخصوصاً در کردستان، زنان دوشادوش مردان فعالیت می‌کردند و فعالیت‌های حساس‌تری نسبت به ما داشتند چون اگر می‌دیدند در شهرها یک نفر فعالیت می‌کند شروع می‌کردند به تهدید و کشتن اعضای خانواده آن فرد، همسر و دختران کرد هم اسلحه به دست بودند و هم کارهای پشت جبهه را انجام می‌دادند.

بانوی جهادگر اصفهانی در ادامه صحبتش خاطرنشان کرد: شهرهای مرزی از لحاظ امکانات قوی نبودند و مردم آن‌جا بار بیشتری روی دوششان بود و خودشان به رزمنده‌ها کمک می‌کردند، همچنین غیر از کار امدادرسانی، فعالیت فرهنگی نیز داشتم زیرا می‌دیدم که رزمنده‌ها احتیاج به روحیه قوی داشتند، همین که ما را می‌دیدند که از شهرهای دیگر برای کمک آمده بودیم به نوعی تقویت روحیه بود، بسته‌های نماز رزمنده‌ها را نیز بسته‌بندی می‌کردم برای مثال سنگ را برای تیمم می‌بردم و برای نماز خواندن به آن‌ها کمک می‌کردم، برایشان دعای کمیل و دعای توسل و آهنگ‌های جنگ را می‌گذاشتم.

وی افزود: طرح پاکسازی جاده‌های کردستان توسط شهید چمران شروع شد و به فاصله هر ۱۵ کیلومتر در این جاده یک پاسگاه زده شد، جاده کردستان همه کوهستانی و پیچ‌درپیچ است و کوه‌های بلند و دره جاده را پوشش داده، از این پیچ تا پیچ بعدی دید وجود نداشت و به همین خاطر افراد تأمین‌کننده جاده را جای‌گذاری کردند تا افراد و رزمنده‌هایی که می‌خواستند در بین این شهرها تردد کنند از امنیت برخوردار باشند.

روایت جاده‌هایی که بین دوطرف جنگ مبادله می‌شد

حاج‌باقری در تکمیل صحبت‌های خود توضیح داد: این طرح در طول جنگ و شهرهای بسیاری پیاده شد، از ۸ صبح تا ۲ بعد از ظهر جاده تأمین می‌شد و جنگ تن به تن بود، نیروهایی در این طرف و آن طرف جاده مستقر می‌کردند تا کومله‌ها از این جاده پاکسازی شوند، از ۲ بعد از ظهر آن‌ها حمله می‌کردند.

این بانوی رزمنده اصفهانی یادآور می‌شود: پیش از اینکه آن‌ها حمله کنند نیروهای سپاه در پاسگاه‌های شهر جمع می‌شدند که امنیت داشته باشند تا فردا ۸ صبح جاده دوباره دست کومله‌ها و دموکرات‌ها بود، بعضی مواقع این دو گروه برنامه‌ریزی می‌کردند و تأمین جاده را شهید می‌کردند و جاده را می‌گرفتند.

وی همچنین اذعان دارد: وقتی جاده را می‌گرفتند هر کسی که در این جاده رفت و آمد داشت را هم می‌گرفتند چه رزمنده‌ها و چه مردم عادی، یک عده را به اسارت می‌بردند، عده‌ای را شهید می‌کردند و اموالشان را غارت می‌کردند، اما رزمنده‌های ما سعی می‌کردند مقاومت کنند.

همه جرأت نداشتند با همسرانشان به کردستان بیایند

حاج‌باقری در خصوص دیدار خود با شهید چمران بیان داشت: با شهید چمران ارتباط نداشتم، ارتباط من با خانواده‌های کرد خیلی زیاد بود و به سبب فعالیتی که همسرم در سپاه داشتند با پیش‌مرگ‌ها و خانواده‌هایشان ارتباط داشتیم؛ اوایل در بیمارستان شهید چمران فعالیت می‌کردم، یک‌ بار رزمندگان زیادی را آورده بودند و هنگام مراقبت از آنها خبر دادند که شهید چمران برای بازدید به بیمارستان می‌آیند، ایشان با هلیکوپتر به بیمارستان آمدند و از کادر تقدیر و تشکر کردند، واقعاً چهره نورانی شهید چمران که آن موقع زبانزد بود را ما به عینه دیدیم.

بانوی پرستار دفاع مقدس در خصوص نوع ارتباط با خانواده‌های کرد می‌گوید: در شهرها کمتر کومله و دموکرات خودشان را نشان می‌دادند و مردم خیلی استقبال می‌کردند از نیروهای ما و بچه‌های رزمنده اصفهان خودشان را در کنار مردم کردستان می‌دیدند؛ حساس‌ترین منطقه جنگ، کردستان بود، تعداد کسانی که با همسرانشان به منطقه می‌آمدند خیلی کم بود و همه جرأت چنین کاری را نداشتند، واقعاً وحشتناک بود؛ بیشتر در قالب آموزش و پرورش برای تدریس می‌آمدند.

سختی‌ها که شیرین می‌دیدیم

وی تأکید کرد: اتفاقات و خاطرات تلخ زیادی رخ می‌داد، چون با خواست خودمان رفته بودیم تمام خاطرات تلخ را تبدیل به شیرینی می‌کردیم، وقتی به پاوه حمله می‌کردند و خمپاره می‌زدند لحظات وحشتناکی بود، هنگامی که در شهر می‌رفتیم پشت سرمان کردها تعقیبمان می‌کردند.

حاج‌باقری ادامه داد: وقتی همسرم به جبهه می‌رفت مدیریت امور منزل به عهده من بود و گاهی اوقات به محض این که به بازار می‌رسیدیم اعلام می‌کردند که یک پاسدار را سر بریدند و ما مجبور به فرار می‌شدیم، تمام این‌ها از خاطرات تلخ آن زمان است ولی‌ ما با توجه به هدفی که داشتیم باز هم ادامه‌ می‌دادیم و همین لحظاتمان را شیرین می‌کرد، اصلاً به برگشت فکر نمی‌کردیم و تمام اتفاقات را به جان خریده بودیم.

بانوی جهادگر اصفهانی تصریح کرد: هنگامی‌ که همسرم به جبهه می‌رفت در خانه تنها بودم و برای دفاع از خودم یک کلت و وسایل دفاعی داشتم ولی احتیاجی به استفاده از آنها نشد، در همان زمان و در کردستان باردار بودم و پسرم سال ۶۲ بدنیا آمد، سخت‌ترین لحظات بارداری را در کردستان بودم، بانوان دیگری هم در کردستان حضور داشتند که یا امدادگر بودند و پشت جبهه‌ها یا شهرهای نزدیک مرز مثل صالح‌آباد و اسلام‌آباد غرب امدادگری می‌کردند حتی گاهی به نزدیک جبهه می‌رفتند.

زنان، معجزه‌گران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

حاج‌باقری در ادامه صحبتش با تأکید بر نقش حمایتگرانه و مؤثر بانوان در استحکام فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت و پیروزی حق بر باطل تأکید می‌کند: در هر خانواده‌ای اگر خانم با مردش همراه باشد می‌تواند موفقیت زیادی را به همراه داشته باشد، وقتی خانم شوهرش را برای رفتن به جبهه همراهی کند و مرد این پشتیبانی را ببیند، تأثیر زیادی روی روحیه آنها دارد.

بانوی جهادگر اصفهانی اضافه می‌کند: در زمان جنگ خیلی از وظایف مدیرت منزل بر دوش خانم‌ها بود ولی در حال حاضر با کوچک‌ترین مشکل و کمبودی خانم‌ها زندگی‌ را رها می‌کنند و زندگی از هم می‌پاشد، روی این مسأله هم باید کار شود، موضوع بعدی بحث زنان است که بعد از جنگ کمتر به آنها پرداخته و تقدیر شده است البته فقط نیاز به تقدیر ندارند بلکه باید از جایگاه آنها در خانواده گفته و استفاده شود.

وی در پایان صحبتش یادآور می‌شود: بین نسل گذشته و آینده باید ارتباط برقرار کرد و این ارتباط قوی‌تر شود، ایثار و ازخودگذشتگی بچه‌های رزمنده ادامه‌ پیدا کند و الآن در بحث جبهه سلامت و پزشکان این ادامه‌ دارد و خودشان را نشان داده‌اند.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۰۸:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۲
    5 1
    این عزیران از من که اسم مرد را یدک میکشم صد برابر مردتر بودند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس